معرفی اجمالی برخی از عملیات های دفاع مقدس

در این صفحه سعی خواهیم کرد اطلاعاتی مقدماتی را در دسترس دوستان قرار دهیم،البته تعداد عملیاتهای انجام شده در طول سالهای دفاع مقدس بسیار زیاد است و ما تنها به برخی از عملیاتهای مهم و بزرگ می پردازیم.

1-عملیات ثامن الائمه(ع)


در دورترین منطقه جنوب غربی ایران، جزیره ای به نام آبادان قرار دارد که از جنوب، آب های گرم خلیج فارس و از شمال و مشرق رودخانه های کارون و بهمنشیر و از غرب، اروندرود آن را در برگرفته اند. اروند رود – که تنها رودخانه قابل کشتیرانی در ایران است و تا پیش از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بنادر بزرگ و فعال خرمشهر و آبادان در مسیر این آبراه واقع بوده اند. آبادان را از عراق جدا می کند. تاریخ شهر آبادان با تاریخ صنعت کشورمان و به ویژه پالایشگاه آن گره خورده است.


محاصره شهر آبادان

پس از تجاوز عراق در 31 شهریور 1359 و اشغال سریع بخش هایی از خاک ایران، خرمشهر مهم ترین شهر بندری ایران، پس از 40 روز مقاومت دلیرانه، با خیانت آشکار لیبرال ها و منافقین، به دست دشمن افتاد. پس از سقوط خرمشهر، رژیم عراق در صدد برآمد تا جزیره آبادان را هم اشغال کند و تلاش کرد تا از طریق شرق کارون و شمال بهمنشیر وارد آبادان شود، زیرا عبور از این قسمت آسان تر از عبور از رودخانه کارون در جنوب خرمشهر بود. با چنین وضعیتی آبادان در یک محاصره 330 درجه ای قرار می گرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر می توانست آن را با خطر جدی روبه رو کند. دشمن می پنداشت اگر بتواند از این رودخانه بگذرد، آبادان را برای همیشه از آن خود کرده است.

عراقی ها برای تصرف آبادان در 8 آبان 1359، در منطقه ذوالفقاری روی رودخانه بهمنشیر پل شناور نصب و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود، وارد جزیره آبادان شدند و از آن جهت منطقه ذوالفقاری را انتخاب کرده بودند که با استفاده از پوشش نخلستان ها بتوانند از دید رزمندگان اسلام دور مانده و به راحتی وارد شهر گردند.

عملیات ثامن الائمه (ع) گر چه به عنوان یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته در چارچوب سلسله تلاش هایی که برای آزاد سازی مناطق اشغالی انجام گرفت، به شمار می رود ولی این عملیات به منزله « نقطه عطف» و «حلقه واسط» برای انتقال استراتژی جنگ از وضعیت گذشته به وضعیت جدید بود. سردار محسن رضایی در این باره می گوید:

«عملیات ثامن الائمه(ع) نقطه عطف است و به عنوان مبداء آغاز استراتژی مرحله دوم جنگ است و یکی از نقاط اعتماد به نفس در استراتژی مرحله دوم، عملیات ثامن الائمه (ع) بود که حلقه واسط و مبداء تحول بود.»
رزمندگان اسلام شبانه سلاح بر دوش، پیاده و سواره به منطقه شتافتند و با جانبازی و فداکاری بسیار، چنان مقاومتی از خود نشان دادند که دلاوری ها و شجاعت های آنان در این منطقه به نام «حماسه ذوالفقاری» به عنوان برگ زرینی در تاریخ دوران دفاع مقدس به ثبت رسید. در این نبرد 280 نفر از نیروهای بعثی به هلاکت رسیده و 130 نفر به اسارت در آمدند و رزمندگان ایران توانستند از نفوذ نیروهای دشمن به شهر آبادان جلوگیری به عمل آوردند.

نیروهای عراقی بعداز این شکست، سعی کردند از طرف فیاضیه (بین ایستگاه 12 و خرمشهر) به سمت آبادان پیشروی کنند که در این منطقه نیز با مقاومت دلاورمردان اسلام مواجه و مجبور به عقب نشینی شدند. این عملیات تا 18 آبان 1359، ادامه داشت و سرانجام نیروهای بعثی از روستای نخلستان عبادی نیز پاکسازی و تا 4 کیلومتری شمال رودخانه بهمنشیر مجبور به عقب نشینی شدند.

بعداز این حماسه، جهاد سازندگی موفق شد، جاده ای در میان باتلاق های اطراف آبادان احداث کند. این جاده نیروهای دشمن را دور می زد و به جاده آبادان – ماهشهر وصل می شد. از طریق این جاده که به جاده وحدت معروف بود، تدارکات نظامی نیروهای ایرانی آسان تر و سریع تر انجام می گرفت.

به دنبال صدور فرمان امام خمینی (ره) در چهاردهم آبان 1359، مبنی بر این که :
«حصر آبادان باید شکسته شود»

نیروهای مسلح تمام تلاش و امکانات خود را برای شکستن محاصره آبادان به خاطر اجرای فرمان امام خمینی(ره) به کار بستند.

صدام که خود را ناتوان از تصرف آبادان می دید، بعداز یازدهمین نشست سران عرب در «امان» که در 6 آذر 1359، تشکیل شد، چنین گفت:
«ما نمی خواهیم کشورگشایی کنیم. ما فقط می خواستیم، تهدید ایران را از شهرهای خود دور سازیم!»

این گفته بیانگر ناتوانی عراقی ها در پیشروی، در خاک ایران بود.

مقام معظم رهبری در مورد تاثیر سخنان امام (ره) در نجات آبادان چنین فرودند:
«آبادان در معرض حمله و خطر بود، مثل خونین شهر، منتهی همین تاکید امام که تکلیف شرعی کردند که مبادا آبادان سقوط بکند، نیروهای رزمنده را که در آن جا بود، تقویت کردند. البته در آبادان سپاه آن روز برتر از ارتش بود. بعداً ارتش هم در آبادان مستقر شد و در یک مورد که نیروهای دشمن از بهمنشیر عبور کردند و وارد جزیره آبادان شدند، بسیج توده ای مردم و شرافت نظامی عده ای از نظامیان ما حماسه آفرید و عراقی ها را در جایی که واقعاً بیرون کردن دشمن از آن جا بسیار دشوار بود، کوبیدند. عده ای را کشته و تار و مار کردند و عده ای را به داخل رودخانه انداختند و عده ای هم که توانستند، فرار کردند. عامل اصلی در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغی که از سقوط نیمی از خونین شهر در دل برادران وجود داشت.»


منطقه عملیات

منطقه عملیات ثامن الائمه (ع) در شرق رودخانه کارون و در حد فاصل شمال شهر آبادان وجنوب منطقه دارخوین قرار داشت و شامل سرپل دشمن به وسعت 150 تا 180 کیلومتر مربع می شد که در اشغال نیروهای عراقی بود. عوارض حساس منطقه، رودخانه کارون و دو جاده اهواز – آبادان و ماهشهر – آبادان بودند و عوارض مصنوعی منطقه نیز بیشتر شامل مواضع و استحکامات دشمن نظیر خاکریزهای متعدد، مواضع تانک، سنگرهای اجتماعی و انفرادی می شدند. با توجه به اهمیت دو پل قصبه و حفار برای دشمن که به منزله معبر و محل اتصال عقبه های او در شرق کارون بودند، مواضع واستحکامات فراوان و تعداد زیادی نیروی رزمی در این دو محور وجود داشتند.


وضعیت دشمن

دشمن برای استقرار در منطقه سرپل، واقع در شرق رودخانه کارون، دچار تناقض بود؛ از یک سو به لحاظ اهمیت منطقه و ضرورت حفظ آن می بایست از نیروی بسیاری استفاده می کرد و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت عقبه خود، تجمع این میزان نیرو برایش ناممکن بود. در عین حال، شناخت عراقی ها از توان نیروهای خودی در عقب راندن دشمن – به ویژه پس از ناکامی ارتش در عملیات های سوم آبان 1359 و بیستم دی 1359 – آن ها را مطمئن کرده بودکه مورد تعرض جدید قرار نخواهند گرفت.

استعداد و آرایش یگان های دشمن در این منطقه برابر اسناد به دست آمده از تیپ 8 مکانیزه ارتش عراق در 26 مرداد 1360 عبارت بودند از:

1- تیپ 8 مکانیزه از لشکر 3 زرهی که به سه گردان مکانیزه و یک گردان تانک در شمال سرپل و جنوب سلمانیه مواضع پدافندی را اشغال و تحکیم کرده بود.
2- تیپ 6 زرهی از لشکر 3 زرهی که با سه گردان تانک و یک گردان مکانیزه در قسمت مرکزی و شرقی در شمال جاده ماهشهر – آبادان مستقر بود.
3- تیپ 44 پیاده از لشکر 11 پیاده، که با یک گردان تحت امر لشکر 3 زرهی در قسمت جنوبی منطقه سرپل و جنوب جاده ماهشهر – آبادان پدافند می کرد.
4- تیپ 12 زرهی لشکر 3 در غرب کارون در احتیاط قرار داشت و گردان های تانک الطارق و سیف سعد و چند گردان جیش الشعبی، گردان پیاده از تیپ 44 و گردان 1 از تیپ 33 نیروی مخصوص نیز در منطقه شرق کارون استقرار داشتند.  برابر شواهد، قراین و اسناد موجود، در پی گسترش حملات رزمندگان اسلام به منطقه اشغالی سرپل در نیمه اول سال 1360، دشمن دچار اضطراب شده و احتمال حمله نیروهای خودی را پیش بینی می کرد. بااین حال، عراقی ها همچنان به استقرار در مناطق اشغالی اصرار داشتند و این امر بدین دلیل بود که عراقی ها تصور می کردند که نیروهای اسلام از انجام دادن عملیات دقیق و برنامه ریزی شده در سطحی گسترده ناتوان هستند. در واقع فرماندهی عراق احتمال تدارک حمله از محور شرق رودخانه را پیش بینی می کرد اما به هیچ وجه تصور نمی کرد این حمله، گسترده و همه جانبه باشد.
5- استعداد دشمن در این منطقه برابر یک لشکر تقویت شده بود، ضمن این که فرمانده سپاه سوم می توانست از احتیاط لشکرهای 5 مکانیزه و 9 رزهی که در جنوب غربی اهواز و سوسنگرد مستقر بودند، برای تقویت لشکر 3 زرهی استفاده کند.


طرح عملیات

الف ) اهداف و ماموریت

هدف اصلی عملیات، انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون وتصرف و تامین منطقه بود. در طرح اولیه سپاه آمده بود:

«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در آبادان و دارخوین و ماهشهر ماموریت دارند تا به همآهنگی و همکاری کامل لشکر 77 پیاده خراسان از محور فیاضیه و دارخوین به طور گسترده و از سه محور ایستگاه 12 و ایستگاه 7 و جاده ماهشهر– آبادان تک نمایند و نیروهای دشمن را که از کنار کارون تا جاده ماهشهر – آبادان گسترش داشتند، به طور کامل محاصره و بعداز انهدام دشمن، در منطقه متصرفه پدافند نمایند.»
سران نظامی امیدوار بودند با انجام عملیات ثامن الائمه (ع) تهدید احتمالی دشمن برای تصرف آبادان که عراق آن را به صورت اهرم فشاری علیه ایران در تبلیغات خود مورد استفاده قرار می داد، خنثی شود. از سوی دیگر، در این عملیات پس از پاکسازی شرق رودخانه کارون، نیروهای خودی از خطوط پدافندی آزاد شده و امکان به کارگیری آن ها در مراحل بعدی آزاد سازی مناطق اشغالی فراهم می شد.

ب ) سازمان رزم خودی

ترکیب نیروهای عمل کننده در این عملیات، شامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای ژاندارمری به این شرح بود:

- لشکر 77 با سه تیپ شامل 9 گردان نیروی پیاده؛
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با 16 گردان نیروی پیاده که در سازمان سه قرارگاه تیپی عمل می کرد؛
- تیپ 37 زرهی شیراز؛
- گردان 251 تانک از لشکر 16 زرهی؛
- گردان 107 ژاندارمری؛
- گروه رزمی 291 تانک؛
- جهاد سازندگی، علاوه بر احداث جاده وحدت در فروردین 1360، امور مقدماتی مهندسی عملیات را انجام داد.

پس از حذف بنی صدر برای نخستین بار بود که نیروهای عمل کننده در چنین مقیاسی با هم ترکیب شده به نحو شایسته ای با یکدیگر همکاری و هم آهنگی می کردند، چنان که این اقدام، الگوی مناسبی برای ادامه همکاری ارتش و سپاه در سایر عملیات ها شد.

ج) طرح مانور

در طرح مانور، سه محور عمده و یک محور فرعی برای انجام عملیات در نظر گرفته شده بود: محور شمالی شامل منطقه دارخوین و محمدیه و محور جنوبی شامل محور فیاضیه و ایستگاه 7 بود. بر اساس این طرح، تلاش فرعی نیروها برای پشتیبانی نیز در محور جاده ماهشهر – آبادان انجام می شد. در این میان، محور دارخوین و فیاضیه با هدف تصرف و تامین پل های حفار و قصبه دارای اهمیت بیشتری بودند و در صورت برخورداری نیروهای خودی از سرعت عمل، امکان انهدام و اسارت بسیاری از افراد دشمن در این محور وجود داشت.

و همین ضرورت، در آرایش نیروها مؤثر بود، که به این ترتیب مشخص شد:

محور دارخوین – محمدیه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش (دو گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و یک گردان تانک در احتیاط و پشتیبانی.
محور فیاضیه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش (یک گردان آفندی و دو گردان احتیاط).
محور جاده ماهشهر – آبادان: دو گردان از سپاه (یک گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و دو گردان از ارتش ( یک گردان آفندی و یک گردان پدافند).

برای پشتیبانی عملیات، سه گردان توپخانه و 50 قبضه سلاح پدافند هوایی در نظر گرفته شده بود.

در مجموعه، به نظر می رسید، دشمن به دلیل برخورداری از نیروهای احتیاط و به ویژه امکان به کارگیری لشکرهای 5 مکانیزه و 9 زرهی تحت امر سپاه سوم، در موضع برتری قرار داشت، لیکن نیروهای خودی با توجه به شناخت دقیق از دشمن، ویژگی برتر عملیاتی، ترکیب جدید سپاه و ارتش – که پیش از این هرگز در این سطح وجود نداشت – و بهره برداری مناسب از زمین، از موقعیت بهتری برخوردار بودند. افزون بر این، دشمن به لحاظ درک و باوری که از توان نیروهای خودی داشت، به طور نسبی در غافل گیری به سر می برد و این عوامل در مجموع می توانست دست یابی به پیروزی را آسان کند.

در این میان، افزایش قابل توجه نیروهای سپاه در مقایسه با عملیات های پیشین و نقش طراحان نظامی سپاه در طرح ریزی و هدایت عملیات، از جمله ویژگی های عملیات ثامن الائمه (ع) و عامل برتری نیروهای خودی در برابر دشمن بود.

بدین ترتیب، عملیات ثامن الائمه (ع) به منظور شکستن محاصره آبادان و انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون پس از آماده سازی مقدمات آن، آغاز شد.
شرح عملیات

عملیات در ساعت 1 بامداد روز پنجم مهر 1360 آغاز شد. قوای ایران در ساعات نخست عملیات، باتهاجم به مواضع دشمن و در هم شکستن مقاومت نیروهای آنان، خاکریزهای اول دشمن را تصرف وتأمین کردند. مقاومت اولیه نیروهای عراقی در برخی از محورها و به ویژه تداوم آن در منطقه پل حفار، نشان دهنده هوشیاری نسبی دشمن بود. بنابر گزارش اسیران عراقی، اسارت یکی از نیروهای خودی در منطقه عملیاتی تیپ 8 مکانیزه در محور دارخوین سبب هوشیاری دشمن شده بود، ولی شناخت نادرست فرماندهان نظامی عراق نسبت به توان نیروهای خودی که بر مبنای برآوردهای عملیات های ناکام پیشین ایجاد شده بود، سبب شد در برابر حمله نیروهای خودی واکنش مناسبی نشان ندهند.

با روشن شدن هوا و ادامه پیشروی نیروهای خودی از محور شمالی به سمت پل مارد و تهدید عقبه نیروهای دشمن، نخستین ضربه شکننده بر نیروهای عراقی وارد آمد. بااین حال، نیروهای دشمن در منطقه پل حفار همچنان مقاومت می کردند. گستردگی محورهای تهاجم و عقب ماندگی دشمن سبب شد تا نیروهای خودی با به دست گرفتن ابتکار عمل و ادامه پیشروی در محورهای مختلف، دشمن را تحت فشار قرار دهند.
از سوی دیگر، در پی تغییر وضعیت میدان نبرد، فرماندهی نیروهای دشمن تلاش می کرد تا تاریک شدن هوا به مقاومت در پل حفار ادامه دهد. دشمن قصد داشت، باتقویت منطقه، ابتدا منطقه سرپل را حفظ کند و پس از آن، با نصب پل روی رودخانه کارون، نیروهای محاصره شده را نجات دهد وسپس، با استقرار در منطقه غرب رودخانه کارون، از ادامه پیشروی نیروهای خودی جلوگیری کند.

بر همین اساس، دشمن در اولین اقدام با وارد کردن تیپ 10 زرهی گارد جمهوری، سعی کرد، پل حفار را حفظ کرده و با استقرار تیپ 16 زرهی از لشکر 6 زرهی درغرب رودخانه کارون، از پیشروی نیروهای خودی جلوگیری کند. تهاجم رزمندگان به نیروهای تیپ 10 سبب شد تا این نیروها در همان لحظات اولیه حضور در منطقه سرپل، محاصره شده و عقب نشینی کنند، در صورتی که اگر در حمله به تیپ 10 تأخیر صورت می گرفت، بی گمان نیروهای تیپ 10 دشمن پس از حضور در منطقه، دست به ضد حمله می زدند.
با آزاد شدن جاده ماهشهر – آبادان در ساعت 8:32 بامداد روز پنجم مهر و پیشروی نیروهای خودی از شمال به جنوب وتصرف پل قصبه، امکان مقاومت از عراقی ها گرفته شده بود.

در بعد از ظهر همان روز بخشی از پل حفار تصرف شده بود ولی عراقی ها برای باز نگه داشتن عقبه نیروهای محاصره شده خود در شرق کارون، همچنان مقاومت می کردند، چنان که با تاریک شدن هوا حرکت ستون نیروهای دشمن از اهواز به سمت خرمشهر دیده می شد.

بدین ترتیب، روز اول عملیات در حالی به پایان رسید که دشمن به دلیل عقب ماندگی، توان مقابله با نیروهای خودی را نداشت و تنها، به تاریک شدن هوا، باز نگاه داشتن پل حفار برای تقویت منطقه و یا امکان عقب نشینی نیروهای محاصره شده امید بسته بود. در روز دوم عملیات (ششم مهر)، در حالی که پیشروی نیروهای خودی همچنان ادامه داشت، دشمن واکنش جدی از خود نشان نداد و از بعدازظهر همان روز نیروهای عراقی به تدریج تسلیم شده و یا عقب نشینی کردند و سرانجام در پایان این روز عملاً منطقه سرپل دشمن آزاد شد.

در روز سوم عملیات نیز در پی پاکسازی منطقه، محاصره آبادان به پایان رسید و فرمان امام خمینی مبنی بر شکستن حصر آبادان، در مدت 48 ساعت آفند تحقق یافت و نیروهای خودی پس از پاکسازی کامل منطقه، در ساحل شرقی رودخانه کارون استقرار یافتند. در این عملیات علاوه بر آزاد سازی منطقه اشغالی در شرق رودخانه، بخش وسیعی از نیروهای خودی – که درگیر پدافند در منطقه بودند – آزاد و برای عملیات های بعدی آماده شدند.


نتایج عملیات ثامن الائمه (ع)

در این عملیات سلحشوران اسلام به نتایج مهمی دست یافتند، از جمله:

1- ساحل شرقی رودخانه کارون تصرف و تامین گردید.
2- آبادان از محاصره یک ساله خارج شد.
3- بیش از 150 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده، آزاد گردید.
4- بیش از 3 هزار نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و 1656 نفر نیز به اسارت در آمدند.
5- تعداد 90 دستگاه تانک و نفربر، 100 دستگاه انواع خودرو دشمن منهدم گردید و تعداد 3 فروند هواپیما و یک فروند هلیکوپتر عراق نیز سرنگون شدند.

همچنین 100 دستگاه تانک، 60 دستگاه نفربر، 3 دستگاه لودر و 150 دستگاه خودرو به غنیمت گرفته شد.
صدام پس از این شکست 7 تن از فرماندهان خود را تیرباران کرد.
با توجه به نقش شجاعانه لشکر 77 پیاده با تصویب شورای عالی دفاع درتاریخ یازدهم مهر 1360، به لشکر پیروز خراسان تغییر نام داد.


پیامدهای شکسته شدن محاصره آبادان

موفقیت عملیات ثامن الائمه (ع) درابعاد مختلف پیامدهایی به همراه داشت که آن را در دو محور عمده، داخلی و خارجی ارزیابی می کنیم.

الف - پیامدهای داخلی

1- با انجام موفقیت آمیز اولین عملیات وسیع ایران در جبهه ها ، روحیه نیروهای رزمنده تقویت وتوانمندانه تر از پیش به نبرد با دشمن پرداختند.
2- از نظر سیاسی وضعیت سیاسی کشور منسجم تر شد و کمتر از یک هفته بعد از این عملیات، مردم با شرکت در سومین انتخابات ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای را به ریاست جمهوری برگزیدند، که این امر منجر به موفقیت بیشتر در سیاست های خارجی نظام نیز گردید.
3- با تثبیت دولت اسلامی و وحدت نظر مسئولین نظام، موضع گیری های قاطعانه و به موقعی در قبال مسائل خارجی انجام گرفت.

ب - پیامدهای خارجی

مهم ترین پیامد خارجی این عملیات تشکیل شورای همکاری خلیج فارس توسط کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، به منظور جلوگیری از گسترش و نفوذ انقلاب اسلامی و یاری رساندن به رژیم متجاوز عراق بود، همچنین تحرکات نظامی امریکا در خلیج فارس به منظور اعمال فشار بر ایران و حمایت از کشورهای منطقه بیشتر شد.
امریکا با اعزام ناوگان نظامی خود در خاورمیانه و آب های دریای عمان، مانورهایی انجام داد و تهاجم تبلیغی گسترده ای را علیه ایران آغاز کرد و با نشر اکاذیب و شایعات، وحشت بی مورد رژیم های منطقه را از ایران بیشتر کرد.

سایت ساجد

عملیات طریق القدس

 

جمهوری اسلامی ایران تنها دو ماه پس از پیروزی در عملیات ثامن الائمه (ع)، عملیات طریق القدس را در سال دوم جنگ (آذرماه سال 1360) با سرعت بسیار و بر پایه تحولات جدید و شور و هیجان ایجاد شده در کشور، به عنوان بزرگ ترین عملیات خود در مقیاس گسترده، طرح ریزی کرد. سازماندهی نیروهای داوطلب با انگیزه شهادت طلبی در سازمان سپاه و در آستانه فرا رسیدن ماه محرم، برجسته ترین ویژگی این عملیات بود.
با موفقیت عملیات ثامن الائمه (ع)  که نشان داد طراحی و انجام عملیات های گسترده با سبک و شیوه جدید امکان پذیر است – فرماندهان سپاه و ارتش طی جلسات متعددی شرایط جدید را مورد بررسی قرار داده و مبتنی بر آن استراتژی جدیدی را تعریف کردند که سه هدف اساسی را دنبال می کرد:   
1-     انهدام هر چه بیشتر ماشین جنگی عراق.
2-  دست یافتن به مواضعی مناسب جهت کم کردن خطوط پدافندی و نهایتاً آزاد سازی نیروهای خودی از پدافند به منظور افزایش توان خودی در عملیات بعدی.
3-     آماده شدن برای انجام عملیات نهایی و آزاد سازی گام به گام مناطق اشغالی.
مبتنی بر این استراتژی، دوازده طرح موسوم به «کربلا» تهیه شد که میزان تناسب توان خود با ظرفیت مورد نیاز منطقه عملیاتی، وضعیت زمین از جنبه نظامی و نیز اهمیت منطقه عملیاتی، از عوامل اصلی در تعیین تقدم هر یک از طرح های مزبور بود، بر همین اساس، پس از مباحث مختلف میان فرماندهان سپاه و ارتش عملیات طریق القدس به عنوان اولین گام از سلسله عملیات کربلا طراحی و به مرحله اجرا در آمد.
اهداف عملیات
مهم ترین اهداف عملیات طریق القدس عبارت بودند از :
-         آزاد سازی شهر بستان و بیش از 50 روستای منطقه
-         انهدام نیروهای دشمن در منطقه با استعداد بیش از یک لشکر
-         قطع ارتباط بین دو نیروی عمده در مناطق عمومی اهواز و دزفول
-         رسیدن به هور و امکان نفوذ در خاک عراق.
علل انتخاب منطقه
پس از پاکسازی منطقه اشغالی در شرق رودخانه کارون در عملیات ثامن الائمه(ع)، هنوز در جبهه جنوب سه منطقه در اشغال دشمن قرار داشت که عبارت بودند از :غرب روخانه کارون و شهر خرمشهر، منطقه بستان و سوسنگرد و منطقه غرب رودخانه کرخه. این مناطق از نظر وسعت، هدف، استعداد و گسترش نیروهای دشمن دارای موقعیت های متفاوتی بودند، بنابراین با توجه به توانایی و امکانات نیروهای خودی برای انجام عملیات، منطقه سوسنگرد و بستان برای عملیات انتخاب شد.
موقعیت منطقه
منطقه عمومی عملیات در شمال غربی اهواز قرار داشته و دارای زمین های مرتفع، پست و هموار می باشد که از شمال به ارتفاعات الله اکبر، میش داغ و تپه های رملی، در جنوب به رودخانه نیسان و هویزه، در غرب، از یک سو به دغاغله و رودخانه نیسان و از سوی دیگر، به رودخانه سابله و نهر عبید و روستای صالح حسن و از آن جا به سمت تپه های رملی در شمال امتداد می یابد و از شرق به هورالهویزه و تنگه چزابه و مرزهای بین المللی محدود می شود.
زمین منطقه در شمال، رملی و از جنس ماسه های بادی است. سمت بیشتر ارتفاعات منطقه، از شمال غربی به جنوب شرقی و شیب زمین در مکان های مختلف، متفاوت است. رودخانه های این منطقه شامل رودخانه کرخه با عرض تقریبی 25 تا 400 متر و عمق 5/1 تا دو متر است که عبور از آن بدون استفاده از پل های موجود، غیر ممکن می باشد؛ رودخانه کرخه کور در حمیدیه که از رودخانه کرخه منشعب شده و تغییر مسیر می دهد؛ نهر سابله به عنوان شاخه ی جدا شده از کرخه و نهر نیسان به عنوان شاخه اصلی، جدا شده از کرخه که ابتدا به نام مالکیه وارد سوسنگرد شده و از آن جا به بعد نهر نیسان نامیده می شود.
عوارض مصنوعی منطقه به این شرح بود: جاده آسفالته سوسنگرد - پله سابله- بستان؛ جاده معروف به تعاون که دشمن ساخته بود و از حد فاصل بستان – سابله به پل نیسان و به سمت جفیر امتداد داشت؛ میدان های مین و مواضع احداثی دشمن. آبادی های این منطقه شامل دهلاویه، بردیه، دغاغله، سابله، چزابه و دیگر روستاها می باشد.
وضعیت دشمن
ارتش عراق پس از ناکامی در تصرف سوسنگرد و پیشروی به سمت اهواز، در خارج از شهر و غرب سوسنگرد مواضع پدافندی خود را با استفاده از موانع طبیعی و مصنوعی در محور جابر حمدان در شمال رودخانه کرخه و محورهای دهلاویه، سویدانی و هویزه در جنوب کرخه به گونه ای مناسب تحکیم و تثبیت کرد.
عراقی ها پس از عملیات ثامن الائمه (ع) و تحمل ضربه مهلک ناشی از آن، تمام توان خود را برای شناسایی تحرکات و مقاصد نیروهای خودی بسیج کرد و تا 60 درصد موفق به کشف این اطلاعات شد. اما به دلیل نقص اطلاعات، همچنان در تردید به سر می برد و در تجزیه و تحلیل خود به این نتیجه رسیده بود که یکی از راه کارهای احتمالی نیروهای خودی، تمرکز تلاش اصلی برای عملیات، در محور غرب سوسنگرد، عبور از پل سابله به سمت بستان و نیز تلاش پشتیبانی، از شمال کرخه و محور الله اکبر، جنوب ارتفاعات رملی به سمت غرب و تنگه چزابه می باشد. دشمن برای مقابله با این راه کارها، ترکیب و شکل استقرار نیروهای خود را با استفاده از موانع موجود آرایش داد. ارتش عراق که برای پشتیبانی و تقویت نیروهای خود به پل های روی رودخانه های کرخه و سابله و جاده های شمالی جنوبی متکی بود، حفاظت و حمایت از پل ها را تشدید کرد. در عین حال، عوارض رودخانه های منطقه تحرک فوق العاده و پشتیبانی سریع را برای دشمن غیر ممکن کرده بود.
استعداد دشمن
نیروهای دشمن در شمال کرخه تیپ 26 زرهی از لشکر 5، تیپ 93 پیاده از لشکر 4 پیاده کوهستانی، گردان 1 پیاده از تیپ 23، تیپ 31 و 32 نیروی مخصوص و نیروهای جیش الشعبی بود.
نیروهای دشمن در جنوب کرخه شامل تیپ های 25 مکانیزه و 16، 30 و 96 زرهی از لشکر 6 زرهی، تیپ 48 پیاده از لشکر 11 پیاده، تیپ 12 زرهی از لشکر 3 زرهی، یک گردان ازتیپ 32 نیروی مخصوص، گردان 20 دفاع الواجبات، نیروهای کماندویی لشکر 7 پیاده و نیروهای جیش الشعبی بود.

دشمن پس از آگاهی از سمت تک نیروهای خودی اقدامات زیر را انجام داد:
1-     جابه جایی تیپ 30 زرهی با تیپ 35.
2-     تقویت منطقه غرب سوسنگرد با تیپ 30 نیروی مخصوص.
3-     تمرکز تیپ 31 نیروهای مخصوص و گروه های کماندو در شمال کرخه، تنگه چزابه و پل های کرخه.
4-     ایجاد تمرکز در گردان های تیپ 12 در شمال کرخه و تنگه چزابه به عنوان نیروی احتیاط و پاتک.
5-     ایجاد تمرکز در تیپ 48 پیاده و تیپ 93 در مثلث فینیخی و شمال کرخه.
6-     ایجاد تمرکز در گردان های تیپ 26 شمال کرخه به ویژه خطوط دوم.
7-     تقویت خطوط دفاع غرب سوسنگرد یا تیپ 30 زرهی، گردان های طارق و المثنی.
8-  جابه جایی تیپ 10 زرهی از منطقه مسیله به حوالی قرارگاه لشکر 6 زرهی به عنوان احتیاط آن لشکر برای اجرای تک در منطقه غرب سوسنگرد.
9-     تمرکز در ذخیره مهمات توپخانه و تانک و سلاح ضد تانک و ضد هوایی و افزایش مهمات خطوط اول.
10- تمرکز در تقویت نیروی حمایت از پل ها و تقویت سلاح و مهمات مربوط به آن.
اقدامات نیروهای خودی پیش از عملیات
مهم ترین اقدامات نیروهای خودی حد فاصل عملیات های ثامن الائمه (ع) تا طریق القدس، عبارت بودند از:
1-  شناسایی خطوط و عمق دشمن؛ مهمترین شناسایی عمق با هدف انهدام دشمن در شمال غربی رودخانه نیسان شامل منطقه غرب سوسنگرد و حاشیه هور و از پشت دشمن در روستاهای دفار، نهرکسر، شیخ محمود و تا حوالی بیت نعمه می شد. برای شناسایی معابر خودی به دشمن و برعکس، شناسایی موانع مصنوعی شامل میادین مین، خاکریزها و سایر تاسیسات و نیز شناسایی و ثبت تحرکات و استعداد پشتیبانی دشمن اعم از هوایی، هوانیروز، توپخانه و پدافند هوایی اقداماتی انجام گرفت. هم چنین منطقه شمال کرخه در حدفاصل جناح دشمن و ارتفاعات میشداغ در منطقه رملی نیز شناسایی شد که اطلاعات آن بسیار حائز اهمیت بود و منجر به طرح ریزی عملیات به صورت احاطه ای شد و جاده معروف بر روی منطقه رملی نیز بر اساس همین اطلاعات و برابر نیاز عملیات احداث شد و بدین ترتیب، امکان دسترسی نیروهای خودی در خیز اول به عقبه دشمن در تنگه چزابه فراهم شد.
2-  سازماندهی نیروهای مردمی به کوشش و تدبیر سپاه پاسداران، به گونه ای که در محاسبات عملیات، میزان استعداد و توان سپاه به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده در آغاز عملیات و کسب موفقیت مورد تاکید قرار گرفت.
3-  طرح ریزی عملیات بر پایه شناسایی از منطقه وتوان موجود نیروهای خودی و انجام دادن برخی جابه جایی ها و تقویت منطقه که با ظرافت و دقت خاصی انجام گرفت.
4-     نزدیک کردن خطوط خودی به دشمن با ایجاد خاکریزهای کوتاه.
5-     اجرای طرح آب برای محدود کردن خطوط پدافندی و آزاد کردن نیرو.
6-     احداث جاده ای به طول 15 تا 20 کیلومتر در زمین های رملی شمال منطقه عملیاتی.
در پی شهادت برخی از فرماندهان ارتش و سپاه پس از عملیات ثامن الائمه(ع)، انتصاب های جدید موجب تغییراتی در مدیریت جنگ شد که در گسترش و تأمین همکاری سپاه و ارتش نقش به سزایی داشت.
سازمان رزم خودی
 در این عملیات، نیروهای سپاه پاسداران برای اولین بار در قالب «تیپ» شرکت داشتند که عبارت بودند از:
تیپ 1 عاشورا با استعداد 9 گردان پیاده.
تیپ 2 کربلا با استعداد 3 گردان پیاده.
تیپ 3 امام حسین (ع) با استعداد 8 گردان پیاده.
تیپ امام سجاد (ع).
تیپ امام حسن(ع) با استعداد 3 گردان پیاده (به عنوان احتیاط عملیات).
هم چنین، یگان های ارتش متشکل بودند از :
تیپ 3 از لشکر 92 زرهی.
تیپ های 1 و 2 از لشکر 16 زرهی.
تیپ 1 از لشکر 77 پیاده.
8 گردان توپخانه.
طرح مانور
طرح کلی مانور عملیات به شرح ذیل تهیه و تصویب شد:
الف- تلاش اصلی: با توجه به تحلیل و ارزیابی فرماندهان از نوع آرایش نیروهای پدافندی دشمن و نیز تفکر حاکم بر فرماندهان ارتش عراق و نوع نگرش آنان نسبت به توانایی نیروهای انقلابی و عدم باور دشمن نسبت به امکان عبور قوای خودی از منطقه رملی شمال عملیات، این منطقه به عنوان فلش اصلی عملیات انتخاب شد تا موجب غافلگیری دشمن شود، بر همین اساس، مقرر شد شمال کرخه با استفاده از یک مانور احاطه ای و با به کار بردن یک تیپ زرهی ارتش و دو تیپ پیاده سپاه پاکسازی شده و تنگه چزابه تامین می شود.
ب – تلاش پشتیبانی: به منظور حمایت از تلاش اصلی و تامین منطقه جنوبی عملیات، یک مانور جبهه ای با استفاده از دو تیپ زرهی ارتش و دو تیپ پیاده سپاه تصویب شده که ضمن پشتیبانی از تلاش اصلی، اهداف دیگری را دنبال می کرد که عبارت بودند از: آزادسازی بستان و منطقه غرب سوسنگرد و نیز دستیابی به کرانه شمالی رودخانه نیسان و سواحل شرقی هورالعظیم.
شرح عملیات
عملیات در ساعت 00:30 بامداد 8/9/1360 با عبور نیروهای پیاده یگان های سپاه از میادین مین و مواضع دشمن، در چند محور به طور هم زمان آغاز شد. نیروهای عمل کننده در محور شمال عملیات، در همان ساعات اولیه درگیری موفق شدند مواضع نیروهای عراقی را در خطوط اول تصرف کرده و نیروهای احتیاط دشمن را در پشت خطوط پدافندی منهدم کنند. میزان موفقیت اولیه یگان های سپاه در محور شمال به حدی بود که فرمانده تیپ زرهی ارتش نیز به گردان های زرهی و مکانیزه خود فرمان داد تا از معابر بازشده با چراغ روشن عبور کرده و ضمن انهدام دشمن و حمایت از نیروهای پیاده خودی به سوی هدف های خود در عمق منطقه پیشروی کنند. به این ترتیب، در ساعت 6 بامداد روز اول عملیات، تیپ امام حسین (ع) به همراه یک گردان از تیپ 3 زرهی از لشکر 92 موفق شدند تنگه چزابه را تصرف و تامین کنند. در این محور تا ساعت 9 صبح روز اول، تمامی اهداف تعیین شده، تامین گردید.
در محور جنوبی عملیات، اوضاع به گونه ای دیگر بود. دشمن که فلش اصلی عملیات نیروهای ایرانی را از این محور می دانست، با بهره گیری از موانع متعدد و هوشیاری نیروهایش به سختی مقاومت کرده و مانع پیشروی قاطع نیروهای ایرانی شده بود. نیروهای خودی به رغم شکستن برخی از خطوط اولیه و تصرف پل سابله، با روشن شدن هوا مجبور به عقب نشینی شدند.
با بروز شرایط سخت در محور جنوبی عملیات، تصمیم گرفته شد که نیروهای خودی در شمال با ورود به منطقه ابوچلاچ (منطقه کوچک محصور بین شاخه های رودخانه کرخه درغرب بستان) به سوی شرق و جنوب شرقی پیشروی نموده، بستان و منطقه سابله را تصرف و تأمین نمایند.
این مرحله از عملیات در روز دوم با ورود یگان های سپاه به منطقه ابوچلاچ تحقق یافت و شهر بستان پس از 420 روز اشغال آزاد شد.
متعاقب ورود نیروهای خودی به مثلث سابله و پیشروی به سوی ساحل شمال رودخانه سابله و نهر عبید نیروهای باقی مانده عراقی موضع خود در این منطقه را ترک و به جنوب رودخانه سابله گریختند.
روزهای سوم تا پنجم عملیات با تبادل آتش بین طرفین و تلاش نیروهای خودی برای نگهداری و تحکیم مواضع متصرفی سپری شد.
در روز ششم عملیات (13/9/1360) دشمن سعی کرد تا از تعلل نیروهای ایرانی در اتخاذ یک پدافند مطمئن و مستحکم، در منطقه مثلث شکل شمال سابله، سود جسته و آن را مجددا به تصرف خود درآورد و از آن طریق بستان را در معرض تهدید قرار دهد. اما هوشیاری نیروهای خودی و حضور به موقع نیروهای تقویتی (پیاده و زرهی) در قسمت شمال پل سابله، موجب شد تا دشمن با تحمل تلفات سنگین چندین کیلومتر عقب نشینی نموده و در جنوب سابله مستقر شود.
نقطه پایان عملیات طریق القدس، تلاش نیروهای خودی برای پاکسازی محدوده ای به وسعت 70 کیلومتر مربع بود که بین جنوب سابله و شمال رودخانه نیسان قرار داشت و همچنان در اشغال نیروهای عراقی باقی مانده بود. فرماندهان خودی پس از انجام مباحث مانور و اقدامات شناسایی و آماده سازی نیروها، قصد داشتند این منطقه را نیز آزاد نمایند؛ لیکن قبل از شروع عملیات، فرمانده عراقی به اشتباه تاکتیکی خود مبنی بر حضور در یک منطقه محصور با موانع طبیعی پی برده و بر همین اساس، در تاریخ 30/9/1360 در پوشش آتش شدید توپخانه به طرز ماهرانه ای نیروهای خود را از منطقه مزبور خارج ساخت و در نتیجه، انجام عملیات نیروهای خودی منتفی شد.
نتایج
با اجرای عملیات طریق القدس، اولین مرحله از استراتژی جدید تحت عنوان کربلای 1 با موفقیت به پایان رسید و نتایج زیر را به دنبال داشت:   
1-  آزاد سازی 650 کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی شامل شهر بستان، حدود 70 روستا، 5 پاسگاه مرزی و نیز تنگه استراتژیک چزابه.
2-     تجزیه شدن قوای سپاه سوم عراق، که با توانی بیش از 6 لشکر بخش های خوزستان را تحت اشغال داشت.
3-     موفقیت ابتکار عبور از منطقه رملی.
4-     خسارات وارده به دشمن به شرح زیر:
تانک 170
 نفربر 150
خودرو  250
توپ ضد هوایی  30
دستگاه مهندسی 120
توپ صحرایی  19
هواپیما  13
هلی کوپتر  4
کشته و زخمی شدن حدود 8500 نفر و به اسارت در آمدن 546 نفر از نیروهای دشمن.
ساجد

 

گزارش تخلف
بعدی